
زندگی گل زردیست به نام غم
فریاد سیاهیست به نام آه
رشته کوهی ست به نام آرزو
و رودخانه ایست به نام عشق
که به دریای صفا میریزد
زندگی یعنی عشق , محبت , امید , آرزو
که در آخر به بیابانی به نام وداع منتهی می شود






اگر شبی فانوس ِ نفسهای من خاموش شد،
اگر به حجله آشنایی
در حوالی ِ خیابان خاطره برخوردی
و عده ای به تو گفتند،
کبوترت در حسرت پر کشیدن پرپر زد!
تو حرفشان را باور نکن!
تمام این سالها کنار ِ من بودی!
کنار دلتنگی ِ دفاترم!
در گلدان چینی ِ اتاقم!
در دلم...


تو با من نبودی و من با تو بودم!
مگر نه که با هم بودن،
همین علاقه ساده سرودن فاصله است؟






